نازدار ما،محمدرهامنازدار ما،محمدرهام، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 25 روز سن داره

❤❤محمدرهام هستی مامان وبابا❤❤

وقتی میرم پارک!!!!!!!!!!

سلام وهزاران درود به همه دوستهای گلمون وفرشته های نازشون     عذرخواهی مارو بابت تاخیرمون بپذیرید اولین ومهمترین دلیلش     گردشی شدن آقامحمدرهام هستش ودومیش اینکه از اول بهار     پسرناز ومهربون من شده یه پسر بهانه گیر که 50درصد بهانه گیریهای     شب وروزش به دلیل نفخ شدیدیه که اومده سراغش که البته دکترها     معتقدن فصلیه ومختص بهار.امیدوارم به زودی زود گلپسرم نرمال     وروبه راه بشه. از بابای مهربونم ومامان گلم که نیمه دوم فروردین رو مراقب ما بودن و      نیمه شبهای بهاریشون  تهی ...
28 فروردين 1392

✿سومین بهارزندگیم✿

        امسال سال تحویل ساعت 14:31 بود ومن وبابایی تا واپسین دقایق خواب بودیم ومامان سمانه برخلاف پارسال بهمون رحم نکرد وبیدارمون کرد تا از کنارهم بودن لذت ببریم اینم هفت سین ماری امسال ما که فقط خدا میدونه مامان وخاله سارا ومامی جونم چقدر سر این مارها خندیدن     مامان سمانه امسال هفت سین قرآنی هم درست کرد،یعنی هفت آیه توی قرآن رو که با سلام شروع میشه با زعفران نوشت وبعد از تحویل سال با آب وگلاب مخلوط کرد وخوردیم این کار رو هرسال مامی جونم انجام میده ولی امسال مامانم هم درست کرد.     تا از خواب پاشدم ودیدم م...
6 فروردين 1392

اولین ودهمین

درود بی پایان من درتاریخ 1391/12/27 برای اولین بار توسط آرایشگری غیر از مامان سمانه پیرایش شدم.مامانم همیشه میگفت من تا دوسالگی پسرگلم رو اصلاح میکنم ولی بعد از اون باید احساس مردونگی وبزرگ شدن کنه ،البته ناگفته نماند که به مناسبت تولدم منو بردن ولی عمو آرایشگر موهای منو نزد وگفت حیفه موهاش هم خوشگل زده شده وهم خوشگله فقط براش سشوار بزنید که متاسفانه مامانم سشوارنزد برام وگفت موهای گلمو خدا سشوارزده مگه دختـــــــــــــــــــــــره!!!!!!!!!!!!!که من سشوار به دست شم وبدین ترتیب بنده برای اولین بار به آرایشگاه رفتم وبرای دهمین بار پیرایش شدم ودر آخرین ساعات بیست وهفتم واولین ساعات بیست وهشتم این امر میسرشد   ای...
6 فروردين 1392
1